«امروز قرار بود ...»
امروز روزِ قدس است. اين روز قرار بود تبديل به روزي جهاني شود و روزي باشد براي جلب توجه جهانيان به آنچه در آن سرزمين ميگذرد، ورنه مردم ما كه روزي را بيخبر از اوضاع آنجا به شب نميرسانند. و همانطور كه حدس زده ميشود به اين هدف نيز دست نيافتهايم. بپا داشتن اين روز نه تنها جنبهي جهاني نيافته، بلكه حتي در ميان امتهاي اسلامي نيز محجور است. سوالاتي مطرح هستند. اينكه منظور حقيقي از اين فشار رسانهاي براي آگاهسازي افكار عمومي داخلي چيست و يا چرا محدود به خودمان ميشود؟ آيا براي پخش صحنههايي كه همه روزه روح و روان مردم را ميخراشد محدوديتي وجود ندارد؟ در عمل چه كردهايم؟ برنامههاي گستردهسازي كه براي اين موضوع در عرصههاي بينالمللي بكار گرفته شده چه هستند و هزينههايي كه از جيب اين ملت براي آن پرداخته شده و ميشود چقدر است؟ اين پرسش هم وجود دارد كه آيا قرار دادن چنين مسئلهاي به عنوان گلوگاهِ سياست خارجيمان تا چه حد صحيح است؟
از همهي اينها كه بگذريم بايد گفت كه قدس نمادي از مظلوميت يك ملت است. مردمي كه روز و شبي نيست كه مورد ظلم و تعدي قرار نگيرند و تنها جرمشان هم مسلمان بودنشان است. و نيازي به گفتن نيست كه سران ممالك اسلامي مشتي سبكمغز و بيتدبيرند كه تنها مشغوليت ذهنيتشان افزودن بر ثروت و داراييها و تعداد محارمشان است و براي دست يافتن به اين هدف نيز چارهاي ندارند جز ادامهي زعامت بر بخشي از ممالك ثروتمند اسلامي با هر روشي و تن دادن به هر گونه وابستگي. اگر هم هر از گاهي گوشهي چشمي به قدس و فلسطين مياندازند، يا براي نمايش پوشالي غيرت اسلاميِ نداشتهاشان است يا براي اينكه بگويند ما رهبري و هدايت جهان اسلام را بر عهده داريم و ديگران دنبالهرو ما هستند. به تبع اينها در داخل فلسطين هم اوضاع مساعدي وجود ندارد. گروهي به صلح و سازش ميانديشند و طيفي نيز چاره را در مبارزهي مسلحانه ميدانند، هيچكدام نيز با بكارگيري روشِ خود به دستآوردي ممناز نرسيدهاند. به هر حال قدس پارهاي از تن اسلام است و ما نيز اگر مسلمانيم كه هستيم، نميتوانيم و نبايد در مقابل اين مسئله بيتفاوت باشيم. اما اينكه عكسالعمل ما با توجه به جايگاهمان و با در نظر داشتن شرايط زماني و مكاني چگونه بايد باشد، مسئلهاي است كه بحثي مجزا و مفصل را ميطلبد.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home