«توجه و توجيه»
نزديك به دو هفته نتوانستم اين وبلاگ را نوچهره نمايم كه دلايلي داشت. نخست بيماري؛ نه خودم, كامپيوتر گرامي!. دوم آنكه در تلاش و تحقيق بودم تا اين پايگاه بازديدكنندگان بيشتري داشته باشد, البته منظور اصلي از راهاندازي اينجا را جلب مخاطب نميخواستم و اكنون نيز, بيشتر محملي نو بودن و گستردگي وسوسهانگيز اينترنت انگيزه بود. ولي معترفم به اينكه مانند همگان به بودن شنوندهاي براي انديشههايم نيازمندم. اگر هم كه اين شنونده اهل تعامل و مباحثه و نقادي باشد ”فبه المراد“.
به هر حال تلاش و تحقيقم زياد سرانجامي نداشت, چرا كه دانستم براي اين هدف داشتن دانشي نياز است كه نه آن را دارم و نه رغبتي به فراگيري آن دارم. البته زياد هم بينتيجه نبود. وبلاگ را به دوستاني معرفي كردم كه بعد ديدارشان از اينجا نكاتي را گوشزد نمودند كه رعايتشان را ـ دست كم بخاطر كسوت ايشان در امر وبلاگتويسي ـ بر خود لازم ميدانم. نخستين اقدام نيز اينست كه از اين پس نوشتهها را بصورت يادداشتهايي كوتاه در چند عنوان ـ به قول اهالي سينمايي اپيزوديك ـ خواهم نوشت و همچنين از ثقل كلمات و جملات نيز خواهم كاست تا عزيزان بيشتري خود را مخاطب بدانند و احساس صميميت نمايند. كاستشها را ببخشاييد و اين وبلاگ را مكاني براي همانديشي بدانيد.
دست آخر اينكه عزيزي بنام آقاي مطهري پيامي كوتاه و محبتآميز نوشتهاند و به اينجا لينك دادهاند كه ضمن تشكر از حضرتشان و ابراز تمايل براي آشنايي بيشتر, حقير نيز پيوندي به پايگاه زيباي ايشان آوردهام.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home